طبعن دو روز بود که هی می خواستم بیام و غر بزنم و بگم این مردم فیلان و این گوگل خر است و بعد که غر نزدم و ننوشتم نشستم امروز سر جایم و دیدم زندگیم چه حفره ای تویش ایجاد شده. یه حفره ی بزرگ. بعد نمی دونم چه بلایی سرش بیارم. یه حفره ی بی صاحبیه و برای خودش هست.
امیدوارم زخم وار خوب بشه و رویش بعد مدتی بسته بشه وگرنه باید برم دکتر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر