۲۸.۵.۸۸

دیروز که خانمه نشسته بود با قدرت کلامش و میمیک باحال و قیافه ی جالبش جلوی ما و با تن صدای قوی اش حال جفتمونو خوب کرد؛ مهم نیست حالا که حرفاش چقدر سندیت داره، مهم الان اینه که می شه با یه ربع حرف زدن با یه نفر که سرشار از اعتمادبه نفسه، احساس کنی بیرون رفتی از بن بستی که داشته خفه ات می کرده؛ بعضی وقتا آدم به یه همچین موقعیتایی نیاز داره و خودش هیچ نمی دونه...

هیچ نظری موجود نیست:

دنبال کننده ها

بايگانی وبلاگ